چندین سال قبل برای اولین بار با دیدن کتاب «الامام المهدی فی القرآن و السنة » بود که فکری جدید و ازار دهنده ذهنم را در گیر کرد و از آن پس سالها وقت لازم بود تا مطالبی را در این زمینه فراهم ساختم که از نظر خودم جالب و بدیع بود.اما قبل از اینکه به ذکر نکته ای که باعث پریشانی خیالم شده بود را ذکر کنم اجازه بدهید تا ذهنیات خودم را قبل از مطالعه این کتاب در مورد وقایع آخرالزمانی بیان کنم:
ـ دنیا دچار هرج و مرج و از هم گسیختگی می شود.
ـ فتنه ها و بلایای طبیعی فراوان می شود.
ـ مرگ و میر و....بوفور قابل مشاهده است.
ـ جهان دچهار قحط و خشکسالی خواهد شد.
ـ امام غایب ظهور خواهد کرد.
ـ اشرار به آخر حکومت و سلطه خود خواهند رسید.
ـ اسلام دین واحد جهانی خواهد شد و در همه جا صلح و صفا خواهد بود.
ـ زمین گنجهای خود را به انسانها ازانی می دارد و نعمت فراوان می شود.
ـ بعد از سالها سرانجام قیامت فرا خواهد رسید.
اما ستون تمامی این باورها یکباره گویی دچار زلزله ای رعب آور شده بود که اساس آن را می لرزاند. آری موضوع مهم این بود که گویا در لسان معصومین و تاویلات باطنی ایشان بر آیات قرآنی، ظهور پدیده ای غیر از قیامت نبود!!! درست خواندید انچه که در خیال مردمان به ظهور تعبیر شده بود در زبان باطنی قرآن، قیامت نام داشت. مگر می توانست این برداشت صحیح باشد. قیامت قرار بود که سالها بعد از ظهور قائم اتفاق بیفتد نه همزمان با آن. بالاتر، حتی اصلاً قیامتی در کار نبود و واقعه ظهور همان واقعه قیامت می نمود.
جدا از صحت و سقم این برداشت، در طی چندین یادداشت در صددم تا دلایلی که مرا به این مهم رساند را بازگو می کنم و از تمامی خوانندگان و صاحب نظران و محققان انتظار دارم تا مرا از نقص و نارسایی احتمالی مطلع سازند و نظرات سازنده خود را جهت جمع بندی در کتابی که بهمین منظور در صدد انتشار آن هستم، در اختیارم قرار دهند و مرا ممنون لطف بلیغ خویش نمایند.
ادامه دارد